
...
تا دو سال پیش،روز اول مهر که می شد سوار سرویس مدرسه که می شدم
با چه شوقی شروع مدرسه رو به همه همکارا تبریک میگفتم.![]()
خدا میدونه چه نگاه عجیبی به من می کردن.![]()
نمی دونم اسم نگاهشون چی بود
چشم غُره،عاقل اندر سفیه،سفیه اندر عاقل،حیران،پُرسان.هر چی که بود من معنیشو نمیفهمیدم![]()
همش فکر می کردم چه بی ذوقن،چه پیرپاتاله روحشون
بیچاره بچه هایی که شاگرد این دلمرده هان
أه أه معلمای بدِ سه نقطه![]()
...
حالا که 2 روز مونده تا شروع مدرسه ها
اعتراف می کنم که هیچ حس خوبی ندارم و یه إپسیلون اشتیاق برای رفتن به مدرسه در من نیست![]()
معنی نگاه همکارامو حالا میفهمم!
بیچاره بچه هایی که قراره امسال شاگرد من بشن![]()
...
ولی مثل همیشه پاییز رو دوست دارم









































