سلاااااااااام دوستانِ جان
الهی که بهتون خوش بگذره
...
یه کارِ مفرح جدید پیدا کردم این روزا:
توو کدها و قالب های وبلاگا سِیر میکنم!
این قالب وبلاگمو که دارین میبینین
تغییر یافته ی این لینکه :
...
خب حالا نظرتون چیه؟
,,
سلاااااااااام دوستانِ جان
الهی که بهتون خوش بگذره
...
یه کارِ مفرح جدید پیدا کردم این روزا:
توو کدها و قالب های وبلاگا سِیر میکنم!
این قالب وبلاگمو که دارین میبینین
تغییر یافته ی این لینکه :
...
خب حالا نظرتون چیه؟
سلاااااااااااام و درود و حالتون چطوره ؟
بگین خوبیم!
...
امروز یه احساس تازه و مشترک با "کهن اجدادمون" رو کشف و تجربه کردم
و فهمیدم وقتی به یه انسان نخستین، وسیله ای مثل
یه رنده 12 کاره میدن و اونو با رنده تنها میذارن چی میشه!
فقط شانس آوردم انگشتامو خورد و رنده نکردم
این چه طرز نوشتن دفترچه است آخه ؟!!
...
سلاااااااااااام به دوستان.
الهی که روز و روزگارتون خوب وخوش باشه.
...
برای اونایی که اهل شعر هستن اسم "حسین منزوی" خیلی آشناست
پدر غزل معاصر ایران
همشهری من و یکی از افتخارات من
روحش شاد
...
امروز که داشتم دیوان اشعارشو ورق میزدم و میخوندم
دیدم بد نیست دوباره کتابشو به دوستان معرفی و یاداوری کنم
...
اینم یکی از شعرهای زیباش تقدیم به شما :
عشق! ای شوکتِ دیرینِ فراموش شده !
خوش قد و قامتم! ای آتش خاموش شده !
ای زپا، بر اثر تیغ فریب افتاده !
نیمه جان، در شب بیغوله، غریب افتاده !
آخر این خواب نه، کابوس، برای تو که دید؟
این خطِ شومِ پریشان به جَبینت که کشید؟
ای نگون بیرق خونین تو بر خاک، ای عشق !
تو و خاک ؟ آی برآورده ی افلاک ! ای عشق !